آداب و رسوم شب یلدا در طول زمان تغییر چندانی نکرده است.
قدیم دور کرسی مینشستند؛ قبلتر از آن دور آتش جمع میشدند؛ و الان بخاریها مجلس را گرم میکنند. آتش در گذشته نماد خورشید بود و برپا کردن آتش به خاطر پاسداشتش انجام میشده است. البته برخی هم عقیده دارند که آتش را برای برطرف کردن نحسی اهریمن و تاریکی روشن میکردند. وظیفه این آتش از بین بردن و فراری دادن تاریکی و نیروهای اهریمنی بوده است.
از جذابترین آداب و رسوم شب یلدا در ایران، سفره شب یلدا و خوردنیهای آن است. خوردنیهایی شامل آجیل مخصوص، میوههای خشکی از قبیل توت خشک، انجیر، برگه هلو و زردآلو، میوههایی چون هندوانه و انار و انواع شیرینی. همه اینها جنبه نمادین دارند و نشانه، برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند.
میوههایی که دانههای زیادی دارند، نماد برکت و فراوانی اند. در واقع حکمت خوردن میوههای پر دانه این است که افراد مانند آنها پر ثمر شوند و نیروی باروی را در خود افزایش دهند.
انار و هندوانه و میوههای سرخرنگ، نماد خورشید هستند.
خوردن هندوانه اول سرما عجیب نیست؟ باید گفت؛ همه میدانیم که هندوانه میوهای تابستانی ست؛ پس هندوانه علاوه بر سرخیش نمادی از خورشید است. باور بر این بوده که اگر مقداری هندوانه در شب چله بخورند؛ در سراسر چله بزرگ و کوچک، از سرما و بیماری در امان خواهند بود.
در شب چله در دوران قدیم، سفرهای به نام میَزد پهن میکردند. آنها میوههای تر و خشک، آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان لُرک بر سفره میگذاشتند. لرک از اجزای اصلی این سفره بود و در واقع ولیمه این جشن به حساب میآمد. از اجزای دیگر این سفره آتشدان، عطردان، بخوردان و بَرسَم را میتوان نام برد. بَرسَم وسیلهای برای دعاخوانی ست که از جنس شاخه گیاهی خاص و یا فِ برنج و نقره ساخته میشود.
مثلگویی که نوعی شعرخوانی و داستانخوانی است در قدیم اجرا میشده. به این صورت که خانوادهها در این شب گرد هم میآمدند و پیرترها برای همه قصه تعریف میکردند.
مثل قصههای کوچک و داستانهای غیر واقعی اند. بیشتر قهرمانهای آن جانوران، دیوان و پریان هستند و برای سرگرمی و خوشایند کودکان گفته و یا نوشته میشوند.
در هر نقطهای از کشور قصههای مربوط به فرهنگ خودشان رواج بیشتری دارد. مثلا آذربایجانیها قصه حسین کرد شبستری میخوانند و خراسانیها بیشتر از داستانهای شاهنامه داستان سرایی میکنند.
معمولا در شبهای یلدا بزرگ فامیل به دیوان حافظ تفالی میزند. به این ترتیب که مخاطب فال نیت کرده و بزرگ مجلس این جمله یا شبیه به این را میگوید: ای حافظ شیرازی، تو کاشف هر رازی، من طالب یک فالم، بر من نظر اندازی…
بعد لای دیوان را باز میکند. غزل بالای سمت راست، جواب تفال است. اگر وسط غزل باشد، فال از ابتدای غزل که در صفحه پشت است، خوانده میشود. سه بیت از غزل بعدی نیز شاهد فال خواهد بود. بعد از خواندن غزل، فال را تفسیر میکند. اگر محتوای شعر مثبت باشد فال را خوب و اگر نباشد آن را بد میدانند. از آنجا که عمده غزلیات حافظ دارای محتوایی عرفانی، عاشقانه و امیدوارکننده است؛ فالها معمولا روحیه بخشند.
جزء جداییناپذیر دیگر شب یلدا، شاهنامهخوانی ست. این رسم از دیرباز در ایران رایج بوده. جذابیت شاهنامهخوانی به شیوه نقالی چند برابر میشود. متاسفانه این رسم نقالی در حال نابودی ست. باید خیلی خوش شانس باشید که در خانوادهتان چنین فردی داشته باشید.
درباره این سایت